خاندان مجلسی
جد اعلای
مجلسی از طرف پدر به احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق(335 یا 336-430) معروف به
حافظ ابونعیم اصفهانی که
یکی از حفاظ و بزرگان محدثین بوده است میرسد.
برادران علامه
مجلسی هر کدام از دانشمندان به نام عصر خود به شمار میرفتند که عبارتنداز:
1. میرزا عزیزالله (1025-1074ق)
2. مولی عبدالله که در سال 1084 در هندوستان از دنیا رفت.
خواهران او
نیز هر یک از نظر علم و تقوی نادره عصر خود، بودهاند که عبارتند از:
1. آمنه بیگم معروفترین دختر مجلسی اول و یکی از دانشمندان
نامی زمان خود به شمار میرفتند. داستان ازدواجش با مرحوم ملاصالح مازندرانی معروف
است.
2. همسر ملا محمد علی استرآبادی صاحب المشترکات فی الرجال و...
3. همسر ملا میرزا شیروانی صاحب انموذج العلوم و حاشیه بر
معالم و شرح مختصر و شرح شرایع و شرح مطالع و رسائلی در توحید و نبوت و امامت و
عصمت و......
4. همسر میرزا کمال افسایی، شارح قصیده دعبل خزاعی و شافیه ابن حاجب.
وحید بهبهانی، آقا سید علی
طباطبایی صاحب ریاض و دو فرزند او:آقا سید محمد مجاهد (صاحب مناهل و مفاتیح) و آقا سید مهدی طباطبایی، خاندان بزرگ شهرستانی که
دانشمندان بزرگی همانند سید محمد حسین شهرستانی(داماد آقا محمد علی صاحب مقامع
الفضل فرزند وحید بهبهانی) و فرزندش آقا سید محمد جعفر(م 1260 ق) و همچنین آقا سید
محمد مهدی بحرالعلوم طباطبایی و مرحوم آیتالله بروجردی از ثمرات این درخت پربار و
تناور علم و تقوی بودهاند.
مقام علمی
نياى
محمّدباقر (پدر محمّد تقى)، موسوم به ملّا محمّد مقصود على اصفهانى، داماد ملّا
كمالالدّين درويش محمّد نطنزى، نخستين كس از اين خاندان بود كه به نام «مجلسى»
شهرت يافت و فرزندانش از آن پس بدين شهرت خوانده شدند. نوشتهاند وى مردى صاحب
كمال و با ورع بوده و در مجلسآرايى ثانى نداشته «و تخلّص به مجلسى مىفرموده است
و لهذا اين سلسله به مجلسى مشهور شدهاند».[۵]
جد اعلای
مجلسی از طرف پدر به احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق(335 یا 336-430) معروف به حافظ ابونعیم اصفهانی که
یکی از حفاظ و بزرگان محدثین بوده است میرسد.
برادران علامه
مجلسی هر کدام از دانشمندان به نام عصر خود به شمار میرفتند که عبارتنداز:
1. میرزا عزیزالله (1025-1074ق)
2. مولی عبدالله که در سال 1084 در هندوستان از دنیا رفت.
خواهران او
نیز هر یک از نظر علم و تقوی نادره عصر خود، بودهاند که عبارتند از:
1. آمنه بیگم معروفترین دختر مجلسی اول و یکی از دانشمندان
نامی زمان خود به شمار میرفتند. داستان ازدواجش با مرحوم ملاصالح مازندرانی معروف
است.
2. همسر ملا محمد علی استرآبادی صاحب المشترکات فی الرجال و...
3. همسر ملا میرزا شیروانی صاحب انموذج العلوم و حاشیه بر
معالم و شرح مختصر و شرح شرایع و شرح مطالع و رسائلی در توحید و نبوت و امامت و
عصمت و......
4. همسر میرزا کمال افسایی، شارح قصیده دعبل خزاعی و شافیه ابن حاجب.
وحید بهبهانی، آقا سید علی
طباطبایی صاحب ریاض و دو فرزند او:آقا سید محمد مجاهد (صاحب مناهل و مفاتیح) و آقا سید مهدی طباطبایی، خاندان بزرگ شهرستانی که
دانشمندان بزرگی همانند سید محمد حسین شهرستانی(داماد آقا محمد علی صاحب مقامع
الفضل فرزند وحید بهبهانی) و فرزندش آقا سید محمد جعفر(م 1260 ق) و همچنین آقا سید
محمد مهدی بحرالعلوم طباطبایی و مرحوم آیتالله بروجردی از ثمرات این درخت پربار و
تناور علم و تقوی بودهاند[۶]
محمدباقرمجلسی
علاوه بر تدوین دایرة المعارف بزرگ حدیثی، به تعمیق و شرح نویسی بر کتب حدیث و
همچنین تعمیم و ترجمه احادیث به زبان فارسی پرداخت.
کتاب بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار
علیهمالسلام محمدباقرمجلسی گستردهترین کتاب حدیثی شیعه است که
علاوه بر جامع بودن، معارف جنبی دیگر مانند مباحث لغوی (که یک دوره سه جلدی غریب
الحدیث از آن استخراج شده) و مباحث تفسیری (که دو راهنما برای آن تدوین شده است) و
مباحث فراوان کلامی و.... را در بر دارد.
علامه مجلسی بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار
علیهمالسلام را با کمک گروهی از یاران و شاگردانش و در مدت چهل
سال تدوین کرد. علامه در کنار تدوین بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار
علیهمالسلام و با استفاده از آن احاطه علمی به تبیین دشواریهای
احادیث و اسرار و رموز آن رو کرد، چنانکه از ارزیابیاسناد و اثبات صدور نیز
فروگذار نکرد.
وی به جز
توضیح و تبیینهایی که در جای جای بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار
علیهمالسلام دارد به ترویج سنت حسنهای همت گماشت که پیش از آن
تا اندازهای نضج داشت. وی شرح کافی شریف را به نام مرآةالعقول در بیست و شش جلد و
شرح تهذیب الاحکام را به نام ملاذ الاخیار در شانزده جلد تحریر کرد. به جز آن از
شرح صحیفه ی سجادیه و اربعین حدیث نیز میتوان یاد کرد[۷] سومین عرصهای
که مجلسی در آن پیشتاز و نامور است، برگردان احادیث و معارف روایی به فارسی ساده و
عوام فهم است.آثار فارسی علامه مجلسی به زبان فارسی بیش از شصت کتاب و رساله است
که اینها یا مستقیما ترجمه حدیث است و یا تبیین معارف حدیثی.
توحید امام
رضا(ع)، توحید مفضل، دعای جوشن صغیر، دعای سمات، دعای کمیل، دعای مباهله، زیارت
جامعه، نامه امام على(ع) به مالک اشتر
و.... از این گونه کتابهای او میباشد[۸]
بر این اساس
بحق میتوان مجلسی را پرکارترین عالم شیعی به حساب آورد که با تأليف بیش از هفتاد
اثر در بیش از دویست جلد توانست قریب یک میلیون و دویست و دو هزار و هفتصد سطر
بنگارد که اگر بر عمر هفتاد و سه ساله اش تقسیم شود، در هر سال 19125 سطر نگاشته
است[۹
آثار
شهرت علّامه
مجلسى گذشته از مقام علمى و جامعیت و مرجعیتى که در دولت صفویه داشته است، اصولا
مرهون تألیفات بسیار اوست که همه مفید و قابل استفاده عموم و در نهایت سلاست (=
روانی) نوشته است. مخصوصاًً کتابهاى فارسى آن مرد بزرگ همه سودمند و از زمان
تألیف و در عصر حیات مؤلّف تاکنون مورد استفاده تمام شیعیان فارسىدان بوده و میباشد.
علّامه مجلسى
و پدرش مجلسى اول نخستین
دانشمندانى هستند که احادیث شیعه را بفارسى قابل استفاده و سلیس و ساده ترجمه
کردند. چه، پیش از آنها هر چند کتبى از طرف علماى دینى بفارسى ترجمه میشد، ولى
قلم آنها روانى قلم این دو بزرگوار را نداشت و اغلب هم موضوعات غیر اخبار و روایات
بود...
محدّث نورى در الفیض القدسى مینویسد: «یکى از اساتید بزرگ ما
بیک واسطه از علّامه بحر العلوم نقل میکرد که وى آرزو داشت تمام تصنیفات او را در
نامه عمل مجلسى بنویسند، و در عوض یکى از کتب فارسى مجلسى که ترجمه متون اخبار، و
مانند قرآن مجید، در تمام اقطار شایع است در نامه عمل او نوشته شود!» سپس محدّث
عالیقدر مزبور میگوید: «چرا علّامه بحرالعلوم این آرزو را نداشته باشد، با اینکه
روزى و ساعتى از اوقات شبانه روزى مخصوصاًً در ایام متبرّکه و اماکن مشرّفه نمیگذرد
مگر اینکه هزاران نفر از عبّاد و صلحا و زهّاد چنگ بریسمان تألیفات وى زده و
متوسّل به تصنیفات او میگردند؛ یکى از روى کتاب او دعا میخواند، و دیگرى با
نوشتههاى وى مناجات میکند، سومى زیارت مینماید، و چهارمى ناله و گریه سر میدهد...».
همچنین آقااحمد کرمانشاهی - نواده وحید بهبهانى - در
تاریخ "مرآت الأحوال جهان نما" که
سفرنامه اوست، در ضمن شرح حال دائى (اعلای) خود علّامه مجلسى مینویسد: «مصنفات آن
عالى درجات بحدى مقبول طباع شده و به درجه اشتهار رسیده که از بلاد کفر و اسلام
جایى نخواهد بود که از آنها خالى باشد».